بوی صدق و بوی کذب گولگیر، هست پیدا در نفس چون مشک و سیر

بنام خداوند 

با سلام

راجع به بیانیه منتشر شده از سوی کانال محترم صرافخانه ،

بیانیه بدون ذکر نام نویسنده منتشر شده و بهتر بود نویسنده محترم با ذکر نام و سمت و سابقه خود مسئولیت نوشته خود را به عهده می گرفت و بعد مهم ترین ملاحظات صرافان را لیست می فرمود .

و اما اینکه آیا واقعاً این موارد مهم ترین بخش از خواسته های صرافان هست یا نیست و اگر هم به فرض باشد آیا این خواسته ها به حق است یا ناحق جای بحث و تامل دارد .

مورد اول به گفته بیانیه فوق الذکر ، بازگشت به تقسیم بندی نوع اول و دوم است ، خوب اگر بخواهند صرافان را درجه بندی کنند چرا فقط دو نوع باشند چرا مثل بسیاری از کشور ها درجه های مختلف نداشته باشند مثلا از یک ستاره تا پنج ستاره ؟

مورد دوم ، صحبتی است که از امکان تاسیس شعبه و باجه شده ، خوب این برای کدام گروه از صرافان امتیاز محسوب می شود ؟ ، برای صرافانی که برای حداقل سرمایه ای هم که از سوی بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار تعیین شده لنگ می زند و به آن اعتراض دارند ؟

یا برای صرافانی که به دلایل مختلف از جمله وابستگی  به بانک ها و یا احیاناً برخورداری از رانت های عجیب ، از سرمایه های بزرگ برخوردار شده اند ،  و البته برخی از آنها هم خودشان توانائی مالی ذاتی داشته اند ، و البته قصد حقیر راندن همه سرمایه داران به یک چوب نیست .


مورد سوم را فعلا کاری ندارم ولی در مورد چهارم ، باز صحبت امتیاز خاصی در میان است ، چه معنی دارد که از واگذاری امتیاز صرافی به عنوان یک امتیاز ویژه صحبت شود ، چرا مجوز صرافی انقدر آسان نباشد که هر کس خواست بتواند اخذ کند و نیاز نباشد کسی مجبور شود آنرا از صاحب آن بخرد .

در مورد پنجم هم با تفکیک صرافی ها به درجات مختلف بر اساس ، مقدار سرمایه  ، مقدار مالیات پرداختی در سال های گذشته ، تعداد حواله های انجام شده توسط آن صراف ، میزان رضایت مشتریان آن صراف ، تعداد کارمندان ، و مواد دیگر می شود آنها را درجه بندی کرد ، نه این که فقط سرمایه .

مورد ششم  هم که امکان انجام عملیات صرافی در فضای مجازی باشد البته خود آقایان درصدد راه اندازی آن هستند کما اینکه معاملات در بازار متشکل بدون رفع این مسئله ، قانونی محسوب نخواهد شد .

 بار دیگر تاکید میکنم ، این که هر صراف یا احیاناً غیر صرافی در امور صرافان یا هر امری اقتصادی و غیر اقتصادی در کشور نظر بدهد ، نه تنها امر قبیحی نیست بلکه بسیار هم ممدوح است  و مبارک است ، ولی همانطور که عرض کردم ، حداقل اسم و رسمتان را بگوئید که مردم بدانند این افاضات از طرف چه امام زاده ای بیان شده  است .

چه کسانی باید محاکمه شوند؟

بنام خداوند 

اخیرا دادگاهی برای محاکمه اخلالگران در نظام ارزی و اقتصادی تشکیل شده و برخی را محاکمه می کنند. یکی از روزنامه های وزین در سرمقاله خود به این محاکمه ایراد گرفته و گفته که چرا سیاست گذار و مجری را محاکمه می کنید؟ آقای فعال رسانه ای در این  روزنامه محترم ، نکات عجیبی را مطرح کرده ،  و عنوان اتهامی برای مدیران تحت محاکمه را بزرگ نمائی دانسته ، ولی نگفته بالاخره ، به تاراج دادن بیش از دویست میلیارد دلار به قیمت های غیر واقعی در کمتر از ۶ سال آیا حتی انقدر بزرگ نیست که یک مسئول درجه سوم یا چهارم در کشور راجع به آن محاکمه شود ؟ موضوع دیگر اشاره نویسنده بزرگوار به تخلفات چند ، به گفته ایشان دلال و صراف است در حالی که اصل بحث بر سر تخلف احتمالی چند صراف بانکی یا غیر بانکی یا غیر رسمی نیست ،بلکه موضوع مهم بنا نهادن سیاست غلطی است که راه تخلف و تقلب در آن باز می شود و انجام تخلف در آن سیستم به صرفه و آسان می شود . نویسنده می پرسد چرا فروش ارز در بازار رفتار مجرمانه تلقی شده ؟ و تزریق ارز در بازار که برای تنظیم بازار بوده ، چرا  به عنوان جرم شناخته  شده ؟ این سخن هم در صورتی می تواند صحیح باشد که تزریق مثبت و منفی در بازار با قیمت های واقعی انجام می شد ، نه اینکه  با قیمت های دستوری و سرکوب شده که باعث تشویق به خرید و نگه داری ارز و صدمه به تولید ملی ، و صادرات شده، و تشویق مسافرت به کشور های خارجی و از رونق انداختن گردشگری داخلی و افزایش بی کاری را دامن می زد.

 ببینید فرض کنیم راننده ای از خیابانی عبور میکند که تابلوی آن عبور آزاد را نشان می دهد ، پلیس هم که سر خیابان ایستاده او را راهنمایی می کند که از آن خیابان عبور کند ، اگر از راننده بپرسی که چرا در این خیابان وارد شدی و باعث سد معبر و بر هم زدن نظم شدی ، دو دلیل روشن دارد یک تابلوی آزاد بودن ورود و دیگری  فرمان پلیس . اگر از پلیس بپرسی که چرا اجازه دادی ، جواب می دهد من تابلو رادیدم که آزاد بود و اجازه دادم ، اگر از نصاب تابلو بپرسی که چرا بجای تابلوی ورود ممنوع تابلوی عبور آزاد گذاشتی ، اشاره به سیاست گذار ، می کند و می گوید سیاستگذاران به من این دستور نا صحیح را دادند ، 

اینجاست که بنظرمی رسد ، این سیاست گذار است که می باید محاکمه شود و معلوم شود که چرا چنین فرمانی داده ، اگر اشتباه کرده یک جور با او بر خورد می شود و اگر خدای ناخواسته عمداً و برای صدمه زدن به مردم و کشور این فرمان را داده که نوع دیگری می باید با او بر خورد کرد . وگرنه درست است که مجری هم می باید دقت کند و فرامین غیر قانونی و غیر عقلی را انجام ندهد ولی نمی شود همه تقصیر ها را به گردن مجری انداخت ، چه برسد به این که به قول آن روزنامه ، مجری و سیاستگذار را ول کنیم و برویم سراغ کسانی که از این سیاست به نفع خود سود حاصل کرده اند ،  بنابر این  راننده ای که  در پی نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصد است چندان قابل سرزنش نیست ، و  این کارشناسان هستند که باید دقت کنند ، تابلو ها صحیح نصب شود که باعث گمراهی و احیانا سوءاستفاده راننده ای نشود، و البته وظیفه پلیس هم نظارت است.

*این یادداشت در روزنامه وزین آرمان سه شنبه ۲۲ مرداد ۹۸ منتشر شده است 

گندم اعمال چل ساله کجاست؟

بنام خداوند 

از کسی پرسیدند ، " قرمه سبزی " را با " غ " بنویسند یا با " ق " پاسخ داد : مسئله اصلی گوشت و روغن زیاد است وگرنه غ و ق چندان اهمیتی ندارد. وقتی می گوییم می خواهیم نظام اقتصادی را اصلاح کنیم و صحبت از حذف چهار صفر می کنیم باید اول فکر کنیم آیا عواملی که باعث شده این وضعیت برای کشور به وجود بیاید بر طرف شده ؟ آیا نرخ بیکاری رو به کاهش گذاشته ؟ آیا سرمایه گذاران با شوق و ذوق سرمایه های خود را ، راهی تزریق به اقتصاد ما می کنند ؟ اگر این اتفاق ها نیافتاده پس چگونه انتظار داریم فقط با برداشتن چهار صفر ، اقتصاد ما سامان بگیرد ؟ حالا گیریم که چهار صفر را هم برداشتیم ، حجم عظیمی از اسکناس رایج را هم با هزینه های سنگین تعویض کردیم ، سیستم های نرم افزاری مالی وحسابداری ها را هم با صرف هزینه های سنگین و زحمات فراوان با پول جدید تطبیق دادیم ، خوب اگر با اصلاحات ساختاری برای اقتصاد کشور همراه نباشد باز چند سال دیگر به همین روز فعلی دچار می شویم. ببینید ، فرض کنیم در یک محله ای زندگی می کنیم که پر از گرد و خاک و لجن و پلیدی های دیگر است و این باعث شده لباس های اهالی به شدت مندرس و آلوده شود ، آدم خیرخواهی پیدا می شود و می گوید می باید این لباس های آلوده و مندرس تعویض شود ، هزینه زیاری هم می کندو برای همه اهالی لباس نو می خرد ، ولی به وضعیت محله کاری ندارد ، نه کوچه را آسفالت می کند ، نه جوی ها را از لجن می پیراید ، و نه دیگر عواملی را که باعث فرسوده شدن لباس اهالی شده را تعمیر و ترمیم می کند ، خوب دیری نمی پاید که لباس های نو مجدداً آلوده و فرسوده می شود ، بنابر این به نظر می رسد قبل از هزینه کردن برای خرید لباس های نو که در جای خود امری محسن و مبارک می تواند باشد ، می باید وضعیت را جوری تغیر داد که لباس ها دوباره به سرعت کثیف و مندرس و پاره نشود ، و در واقع اول  انبار را منزه و تمیز کنیم ، و موش های مزاحم را دفع کنیم بعد گندم ها را وارد آن نمائیم ،  

ما در این انبار گندم می کنیم

 گندم جمع آمده گم می کنیم 

 اول ای جان دفع شر موش کن 

 وانگهان در جمع گندم کوش کن

 گرنه موشی دزد در انبار ماست 

 گندم اعمال چل ساله کجاست ؟

*این مقاله در روزنامه آرمان چهارشنبه ۱۶ مرداد منتشر شده است.