گفتند حرف عشق نگوئید و نشنوید

بسمه تعالی
چند روز پیش مطلبی قدیمی را از وبلاگم در صفحه گروه کانون صرافان بارگذاری کرده بودم به شرح ذیل :

تبریک به همکارانی که موفق شدند با وصل شدن به بانک مرکزی سرویس های ویژه به مردم بدهند

بنام خدا

گفتند روباهی با شتری اشنا شد و کار به دوستی کشید و مودت کار را به جائی رسانید که قرار شد دم هایشان را با هم گره زنند .

خوب این کار هم به خیر و خوشی انجام شد و مدتی با هم به خوشی گذران کردند ولی چندی بعد شتر تصمیم گرفت که از جای خود حرکت کند ٬ خوب تصور بفرمائید که در این حالت چه به روز روباه بیچاره می اید ٬ وقتی از او پرسیدند این چه حالت است ؟ پاسخ داد : این ثمره وصلت با بزرگان است .

 + نوشته شده در  پنجشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۰ساعت 9:34  توسط ظفر


ظاهرا برخی از آقایان  مطلب یاد شده را بسیار مطابق با وضعیت فعلی خود یافته اند و طوری به بیماری "خود روباه پنداری " دچار شده اند که عنان عقل را بر کف احساس نهاده و دندان خشم بر فرق اندیشه فشرده و دستور به حذف حقیر از صفحه گروه کانون صرافان داده اند باشد که این کار مرهمی بر زخم حقارتشان گردد.
این گونه رفتار ها از اخلاق ستیزانی که قبلا هم حرکاتی بسیار شنیع تر از این را در حوزه فعالیت هایشان علیه همکاران از آنها دیده بودم عجیب نیست و دیگر  هیچ کار خلاف اخلاق و ادبی  از آنها برای من ایجاد حیرت نمی کند ولی تاسف برانگیز است که لغاتی مثل شرم و حیا در قاموس برخی اینگونه به فراموشی سپرده شده است.