بگو یا حسین

سلام بر حسین

بنام خدا

از فردا پیراهن های سیاه را می پوشیم - و راهی تکیه ها و روضه ها می شویم - نام حسین و اولاد و اصحابش را می بریم و می گرییم -دشمنی ها را فراموش می کنیم جز با یزید و یزیدیان - و سینه ها را صفا می دهیم با ریختن اشک برای «اباعبدالله»امسال با چند نفر از همکاران رسمی و غیر رسمی صراف تصمیم گرفتیم هیئتی هم برای صنف خودمان درست کنیم و فعلا برای شروع از اول ماه یعنی از صبح پنج شنبه مجلس روضه و عزاداری در منزل پدر (حفظ الله) واقع در خیابان پاستور - فروردین جنوبی -کوچه پوریای ولی - پلاک 20 - از ساعت 6.30 الی 8.30 صبح برگزار می شود - انشاالله .

انشاالله همکاران با حضور و استقبال باعث شوند که مقدمات تهیه یک حسینیه مستقل برای صرافان تهران فراهم شود .

و انشاالله در هر شهرستانی هم اعضای صنف صراف کمر همت در به وجود آوردن کانونی حسینی را ببندند .

هر جا که سرو قامتی و موی دلبریست - خود را بدان کمند گرفتار می کنم

بنام خدا

دیروز عصر یعنی یکشنبه 19 مهر جلسه ای دیگر شورای عالی در محل کانون برگزار شد - جناب قاسمی حضور داشتند - و جناب زرین قلم در سفر هستند - در این جلسه جناب مجتهدی به عنوان نماینده کانون جهت عضویت در اتاق بازرگانی برگزیده شد - (البته با رای اکثریت اعضا شورا ) - مسئله دیگر انتخاب اعضای هیئت داوری بود که آقایان : مجتهدی - ضرغامی - و حاجیلو - از شورا - جناب دهقان به عنوان حقوق دان - و جناب گرامیان از بین جامعه صراف انتخاب شدند -

قرار شد ترتیب جلسه با سردار هلالی توسط دبیرکل گذاشته شود - بعد من چند سوال مطرح کردم از جمله اینکه چرا بدون تائید هیئت رئیسه مطالبی در سایت کانون بار گزاری شده ؟ و چرا سخنان من و آقایان عزتی و دهقان سانسور شده ؟ که با جواب قانع کننده ای روبرو نشدم - فقط جناب مجتهدی باز به انتقاد از مطالب وبلاگ حقیر پرداخت و اینکه شما در وبلاگ و سایت خود سعی داری خودت را مظلوم و محق و دیگران را .... معرفی نمائی - و در این هنگام جناب حاجی لو وارد میدان شد و بنده را متخلف نامید - بنده عرض کردم : که کدم دروغ را نوشته ام - در کدام جلسه غیبت یا تاخیر داشته ام ؟

و البته باز هم جز سفسطه جوابی نشنیدم .

جلسه با رئیس کل

بنام خدا

دیروز ساعت 10 صبح کانون صرافان جلسه ای با رئیس کل داشت - بجز ایشان چند نفر از اعضای بانک مرکزی از جمله جناب تهرانفر و جناب عبدالملکی هم حضور داشتند - صحبت های خود رئیس کل بیشتر راجع به کنترل دامنه نوسانات ارز و نظم و انظباط بود و البته تاکید بر اینکه کانون جایگاه خوبی بین صرافان دارد و خود ایشان هم به صرافان و به کانون علاقمند هستند .

جناب تهرانفر هم قدری از سابقه کانون صحبت کرد و بدی های دستورالعمل قبلی و اینکه این تیم جدید کانون می تواند بیشتر با بانک مرکزی هماهنگ باشد .

جناب عبدالمکی اما به حمایت از صرافان دارای مجوز سخن گفت - و تاکید کرد اگر قرار بر برخورد کردن باشد باید با خطاکاران و متقلبان و کسانی که هیچگاه خود را موظف به قانون ننموده اند برخورد کرد - نه کسانی را که در چهارچوب قانون و با داشتن مجوز از بانک مرکزی مشغول کار بوده اند و حالا احیانا توان تطبیق با دستورالعمل جدید را ندارند .

جناب مجتهدی هم در سه - چهار نوبتی که رشته سخن را به دست گرفت - راجع به لزوم اصلاح دستورالعمل - ترویج فاکتور رسمی بین مردم با هماهنگی با گمرک و دیگر نهاد های -فراهم شدن امکان مشارکت صرافان در بورس و تحکیم جایگاه کانون و دلایل لزوم معافیت صرافان از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده تاکید کرد .

جناب بیت لفته هم دو - سه نوبت سخن گفت که نخست به معرفی اعضا ی کانون و بعد هم تاکید بر قانون گرائی صرافان نمود و البته منظورش این بود که سعی کند دستورالعمل و اجرای آنرا زیر سوال ببرد و بر اصلاح آن تاکید نماید .

بنده هم البته با اشاره به دستورالعمل اولیه که در آخرین جلسه شورای پول اعتبار در دولت قبلی تصویب شده بودگفتم : البته تیم جدید در دولت آقای روحانی سعی کردند آ« دستورالعمل را اصلاح کنند - ولی مثال آنها مانند آدم خیرخواهی بود که غریقی را که مثلا در عمق 40 متری گرفتار بوده نجات دهند و لی در عمق 2متری سطح آب رها نمایند و او را از آب بیرون نیاوردند - پس به هر حال غرق می شود - بعد گفتم اصولا باید دید اجرای این دستور العمل چقدر به نفع اقتصاد کشور و متولی آن یعنی بانک مرکزی است - آیا آوردن میلیارد ها تومان پول از مراکز اقتصادی مانند بورس - کالا - و ساختمان و غیره و تزریق آن به بازار ارز به نفع اقتصاد کشور است ؟ آیا سیاست دولت و بانک مرکزی آوردن رونق به بازار ارز به بهای رکود در دیگر بازار ها است ؟ بعد هم اشاره ای به مقاله راه حل مرضی الطرفین کردم و گفتم راه حل برای برون رفت از این معضل وجود دارد - .

بعد جناب عزتی با معرفی خود و جناب برنائی به عنوان اعضای هیئت نظارت - بر تقویت و تحکیم جایگاه کانون تاکید کرد .

بعد از ایشان جناب دهقان طی سخنانی کوتاه ولی بسیار پر محتوا بر لزوم اصلاح دستورالعمل و اجازه دادن به صرافان قدیمی دارای مجوز تاکید کرد .

جناب نجومی هم در باره مسئله بورس توضیحاتی داد .

پارسایان ملامتم مکنید - که من از عشق توبه نتوانم

بنام خدا

 عصر دیروز هم جلسه دیگری در محل کانون با حضور آقایان : مجتهدی - بیت لفته - نجومی - عزتی - قاسمی - ضرغامی - بنده و جناب ذاکری به عنوان قائم مقام دبیرکل برگزار شد - و البته جای جناب زرین قلم و حاجی لو خالی بود- و  هر چند که باز هم با عدم تفاهم از درک قانون تجارت دوستان از دعوت اعضای محترم علی البدل امتناع کرده بودند ولی انصافا عدم حضور جناب دهقان و جناب مشیری - از طراوت فضا کاسته بود .

جلسه راجع به باز بینی اساسنامه بود - ولی صحبت از عدم دعوت از اعضای علی البدل شد و بین حاضران در موافقت ویا مخالفت قانون با حضور آقایان بحث هائی صورت گرفت -هر چند بی نتیجه -

مطلب دیگر راجع به تعدیل یا عدم تعدیل نیرو بود - که با احتساب دبیرکل و قائم مقام در مجموع یازده نفر در کانون اشتغال دارند - نظر من البته این است که دیروز هم گفتم - ما حق نداریم حتی یک روز کارمندی را که به دردمان نمی خورد نگه داریم و از جیب مردم حقوق بدهیم - و نباید حتی یک روز ساختمانی که بلا استفاده است نگه داریم و از جیب مردم اجاره اش را بدهیم - ولی در نهایت آنچه تصویب شد نگه داشتن کارمندان و ساختمان حداقل تا آخر سال بود - با این استدلال که کار هست و ما باید آزمون و خطا کنیم !!!

سوالی که برای حقیر مطرح بود این بود- که شما که به این حجم از فضا و این تعداد کارمند نیاز دارید در این شش هفته که کار را شروع کرده اید - دقیقا چه قدم هائی در راستای تحقق وعده های داده شده به موکلین برداشته اید ؟

جواب ها از سوی جناب مجتهدی بیشتر تاکید بر رای گیری های به عمل آمده بود - شاید معنی آن این بود که جناب اصغر آقا شما در این شورا پشتیبانی نداری پس ما که صاحب رای اکثریت هستیم هر جور صلاح بدانیم عمل می کنیم یا نمی کنیم - !!

و جناب دبیرکل محترم اما سعی کرد کار های انجام شده را به یاد بیاورد - از جمله وصول اندکی از مطالبات و حق عضویت ها ی عقب افتاده - کسب اجازه از بانک ملی برای تغیر اساسنامه - داشتن چند جلسه با مقامات بانک مرکزی و چند بانک دیگر و ... که البته من قانع نشدم - و برای قانع کردن من جناب ضرغامی وارد شد و ضمن محکوم کردن من که چرا دیگران در باره تو نامه نوشته اند - ( اشاره به نامه منتشر شده از سوی جناب مهابادی و پر نظر ) گفت معنی این نامه این است که وقتی برای شما هورا می کشند یعنی ما شمر هستیم - ؟؟

که البته من توضیح دادم که منظور نویسندگان از تائید و تشویق حقیر به هیچوجه کم لطفی و یا خدای نکرده اهانت به سایرین نبوده -

جلسه ساعت 7.30 با دعا برای فرج حضرت و صلوات بر محمد و آل محمد به پایان رسید .

بنده نصایحی که دوستان می کنند و ملامت هایشان را به جان می خرم و تحمل می کنم ولی چه کنم که قبول کرده ام به هر قیمتی  - از منافع موکلان خود حفاظت کنم - هر چند به قیمت آزرده شدن برخی از عزیز ترین دوستانم .

می‌شنیدم فحش و خر می‌راندم          ربّ یسّر زیر لب می‌خواندم

 

 هر زمان می‌گفتم از سوز درون         اهد قومی انّهـم لایـعـلـمـون

رابین هود

بنام خدا

دیروز عصر جلسه دیگری از جلسات شورای عالی کانون با حضور آقایان : مجتهدی - بیت لفته - نجومی - عزتی - قاسمی - ضرغامی - بنده و جناب ذاکری به عنوان قائم مقام دبیرکل برگزار شد - و البته جای جناب زرین قلم و حاجی لو خالی بود .

قبل از رسمی شدن جلسه صحبت از خواسته های صرافان از شورا و وظایف شورا در قبال آنها شد -بنده نظرم این بود که اولویت اول ما در شرایط فعلی باید حل مشگل دستور العمل باشد -و لی دوستان نظراتی دیگری از جمله تمرکز بر روی آسان نمودن گرفتن ضمانتنامه بانکی و مالیات بر ارزش افزوده بود -

جناب مجتهدی به نوشته های حقیر در وبلاگ و صفحات اجتماعی ایراد داشت و آنها را جانبدارانه می دانست - و می گفت : شما (یعنی بنده )در نوشته هایت خود را قهرمان و رابین هود معرفی می کنی و دیگران را ...

به هر حال جلسه با آمدن جناب ضرغامی رسمی شد و تصمیماتی اتخاذ شد :

از جمله دعوت از برخی از صرافان برای هم اندیشی مهر ماه -نظر من دعوت عام بود - ولی نظر اکثرت دعوت از خواص

راجع به هیئت داوری تصمیم گرفته شد دو نفر از صرافان با سابقه + جناب دهقان (به عنوان حقوق دان ) + جناب مجتهدی و ضرغامی ( از شورا ) - نظر من البته این بود که لازم نیست از اعضای شورا در هیئت داوری باشد و اگر هم اصرار دارید یک نفر کافی است - ولی نظر اکثریت البته غالب است .

راجع به اخذ هزینه نظر من و جناب مجتهدی عدم اخذ هزینه بود ولی گرفتن هزینه تصویب شد برای دادن سرویس به غیر اعضا البته - از اعضای کانون هیچ هزینه ای دریافت نمی شود .

و راجع به مسائل دیگری هم تصمیماتی گرفته شد -

جلسه قرار بود ساعت 7.30 پایان یابد ولی با آمدن مهمان من خدا حافظی کردم

7.40